دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی، پردیس البرز دانشگاه تهران
چکیده
در دنیای کنونی حکمرانی در مقیاسهای مختلف محلی، ملی، منطقهای و جهانی و در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، نظامی و انتظامی انجام میشود. حکمرانی در حوزة نظامی خود به بخشهای مختلف دفاعی و امنیتی قابل تقسیم است. حکمرانی دفاعی در مقیاس منطقهای، موضوعی است که پس از شکلگیری بحرانهای ژئوپلیتیکی در منطقة غرب آسیا، بازیگران منطقهای و فرامنطقهای براساس منافع خود سعی داشتند در این منطقة از خود بروز و ظهور دهند. در این میان اتحاد بازیگران منطقهای همچون عربستان، ترکیه، رژیم صهیونیستی و برخی دیگر از کشورهای عربی با بازیگران فرامنطقهای غربی به سرکردگی ایالات متحدة آمریکا بر سر تشکیل و حمایت از گروهکهای تروریستی- تکفیری سبب ایجاد تحولات خشونتباری در این منطقه شده است. این مقاله ضمن پرداختن به رویکرد جمهوری اسلامی ایران به فرماندهی سپهبد پاسدار شهید حاج قاسم سلیمانی در قبال بحرانهای ژئوپلیتیکی غرب آسیا به بررسی اندیشة وحدتمحور و امتساز وی در حکمرانی دفاعیاش در مقیاس منطقهای میپردازد. هدف تحقیق این است که اساساً رویکرد حکمرانی دفاعی- منطقهای حاج قاسم سلیمانی در قبال بحران ژئوپلیتکی در منطقه غرب چه بوده است. در همین راستا با گردآوری اطلاعات کتابخانهای با فیشبرداری به روش توصیفی- تحلیلی به تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات موجود در زمینه تحولات و بحرانهای موجود در منطقه پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد ایشان با تکیه بر رویکرد امام و امت، امت اسلام را بهعنوان سیاست دینی محور قرار داده و حکمرانی دفاعی خود را در منطقه بر این رویکرد ابتنا کرد و بر همین اساس جبهة مقاومت تشکیل شد و پیروزیهای شگرفی را بهدست آورد.