The foundations and limits of applying the Islamic state's sovereignty in contracts

Document Type : reserch

Author

u. kharazmi

Abstract

با گسترش روزافزون نابرابری اقتصادی و شکاف طبقاتی، درراستای تأمین منافع عمومی، دول تها بهطور
فزایندهای در قراردادهای خصوصی دخالت نمود هاند. در مبانی وحدود این مداخله بهلحاظ حقوقی و
شرعی اختلاف شده است. در دیدگاه اول دخالت دولتها در توافقات قراردادی فاقد مبنای صحیح
حقوقی و شرعی است و در دیدگاه دوم دولت اسلامی موظف است بهمنظور اقامه قسط و عدل، در این
قراردادها اعمال حاکمیت نماید. این پژوهش از نوع توسع های و کاربردی است و هدف آن دستیابی به
حدود تسلط دولت اسلامی در قراردادها با الگوگیری از امامین انقلاب و بیانیه گام دوم میباشد. روش
تحقیق مورد استفاده توصیفی – تحلیلی و تجزیه تحلیل اطلاعات با روش تحلیل محتوای کیفی با
جمعآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای میباشد. پرسش اصلی این است که آیا دولت اسلامی م یتواند
با هدف بهبود نظام توزیع درآمد و درراستای مقتضیات عمومی و برقراری عدالت در قراردادهای
خصوصی دخالت کند؟ دراین نوشتار پس از تبیین حدود اعمال حاکمیت و وظایف حکمران ولایی،
وظیفه حکومت اسلامی در اقامه قسط و جایگاه حقوق عمومی در برابر حقوق سنتی قراردادها و میزان
نفوذ حقوق عمومی در قلمرو حقوق خصوصی قراردادها در دیدگاههای مختلف بررسی گردیده و باتحلیل
دیدگاه بیانیه دوم حدود دخال تهای دولت اسلامی در قراردادها تا برقراری قسط و عدل تشریح شده
است.

Keywords